یک لحظه می توانستم ای کاش
بر شانه های خود بنشانم این خلق بی شمار را
گرد فلک بگردانم
تا با دو چشم خود ببینند که خورشیدشان کجاست
و باورم کنند
ای کاش می توانستم!
با اندوهی سنگین که حصار ساکت بند نمی گذارد بانگ آن را در سراسر سرزمین بپا کنیم٫ دانستیم که احمد شایگان مبارز والا همت سوسیالیسم٫ آزادیخواه و استقلال طلب ایران٫ پس از یک دوره طولانی بیماری جانکاه در آمریکا چشم بر جهان فرو بسته است. از نظر ما که لحظه به لحظه زندگی مبارزاتی و سرشار از شرافت و وفا و آزادگی احمد شایگان را شناخته ایم٫ او هرگز با زندگی بدرود نگفته است. گواه ما عزم راسخ ماست برای ساختن جامعه ای انسانی٫ آزاد و عادلانه. ما او را معلم بزرگ سوسیالیسم در عرصه واقعی خود می دانیم. عشق او به تاریخ آزادگی و مبارزاتی میهن و آنچه از پدر آزاده اش علی شایگان آموخته بود٫ میراثی جاودان برای ما و معلمان ما بوده و خواهد بود.
ما بر عهد و پیمان خود برای ایجاد جامعه بشری که دید آن در ژرفای آرزوی شایگانها ریشه داشت و شعله های احساس آن سر به فلک می کشید پا می فشاریم: احساس رهایی بخش هم چراغی!
مرگ این رادمرد را به همسر گرامی٫ فزرندان٫ خانواده محترم و رفقا و هم رزمانش تسلیت می گوییم. از آن جهت که نمی توانیم به استقبال این نازنین برویم و در مراسم معیت او شرکت کنیم٫ پوزش می طلبیم.
زندانیان بند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر